فقر نیرو در جبهه دوم خرداد
اصرار اینروزهای گروههای مختلف در جبهه دوم خرداد بر نامزدی آقای خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری دهم و تاکید و اجماع نسبی این گروهها بر این نکته که خاتمی تنها گزینهای است که توانایی رقابت و احیانا پیروزی در انتخابات را داراست حاوی پیام مهمی دارد.
پا فشاری بر این نکته که تنها آقای خاتمی توانای جمع آوری رای مردم را داراست، نشانگر آن است که جبهه دوم خرداد از فقر مفرط نیرو رنج برده و در کادر سازی با بحران جدی روبرو هستند.
چرا که امروز پس از گذشت حدود سه سال از پایان دوران ریاست جمهوری خاتمی مجددا به او روی آوردهاند و بحث نامزدی وی را مطرح نمودهاندا. جالب آنکه طرح نامزدی آقای خاتمی از سوی گروههایی صورت گرفته است که در دوران ریاست جمهوری وی بحث عبور از خاتمی را پیش کشیده و او را در حد یک تدارکاتچی میخواندند.
اما با این اوصاف فقر نیرو در میان گروههای دوم خردادی باعث شده تا در اقدامی قابل پیش بینی و متناقض با گفتههای پیشین خود به استفاده از خاتمی روی آوردند. نکتهای که بیانگر این حقیقت است که گروههای دوم خردادی علی رغم اینکه شاید اعتقادی جدی به خاتمی نداشته باشند برای پیروزی در انتخابات حاضر هستند کسی را که قصد پیاده کردنش از قطار اصلاحات را داشته به عنوان نامزد خود در مطرح نمایند و این نمادی است از تفکری که در آن هدف وسیله را توجیه میکند و به عبارتی دیگر یعنی استفاده ابزاری از آقای خاتمی.
حال سوال اساسی اینجاست ، گروههایی که در کادر سازی درونی با تا این حد با مشکل مواجه هستند چگونه میخواهند و از مردم انتظار دارند تا سکان اداره کشور را به دست آنها بسپارند.